محتوای درسی

داستان انگلیسی ۲


خلاصه :

دومین داستان را مطالعه بفرمایید.

این داستان در مورد دندانپزشکی است.


Mr. Robinson never Went to a dentist

Mr. Robinson never went to a dentist, because he was afraid.

But then his teeth began hurting a lot, and he went to a dentist.

The dentist did a lot of work in his mouth for a long time.

On the last day Mir Robinson said to him: “How much is all this Work going to cost?”

The dentist said,: “Twenty-five pounds,”

But he did not ask him for the money.

After a month Mir Robinson phoned the dentist and said: “You haven’t asked me for any money for 

your work last month.”

“Oh,” the dentist answered, “I never ask a gentleman for money.”

“Then how do you live?”Mr. Robinson asked.

“Most gentlemen pay me quickly,” the dentist said, “but some don’t.

I wait for my money for two months, and then I say, “That man isn’t a gentleman,” and then I ask 

him for my money”

 

آقای رابینسون به دلیل ترس، تا به حال پیش دندان پزشک نرفته بود.

اما روزی دندانش به شدت درد گرفت و او پیش یک دندان پزشک رفت.

برای مدت زیادی دندان پزشک روی دندانش کار کرد.

روز آخر، آقای رابینسون به دندان پزشک گفت: “دستمزد تمامی این کارهای شما چقدر است؟”

دندان پزشک گفت: “۲۵ پوند می شود.”

اما او از آقای رابینسون تقاضای پول نکرد.

یک ماه بعد، آقای رابینسون با دندان پزشک تماس گرفت و گفت: “شما دستمزد ماه گذشته ی خود را نگرفته اید.”

دندان پزشک پاسخ داد: “آه، من هرگز از انسانهای نجیب دستمزد نمی گیرم.”

آقای رابینسون پرسید: “پس چطور زندگی خود را اداره می کنید؟”

دندان پزشک گفت: “بیشتر انسانهای شریف پول من را به سرعت پرداخت می کنند، اما برخی نه.

من دو ماه برای دریافت پولم صبر می کنم و بعد از آن می گویم: “آن مرد نجیب نیست و از او درخواست پول می کنم.”

برای درج دیدگاه باید ابتدا به عنوان کاربر به سایت وارد شده باشید.

دختران