"یاسر" پسرک فلسطینی با وجودی که از ابتدای زندگی طعم سختی و زندگی در اردوگاهها را چشیده هنوز به این وضع عادت نکرده است و خاطرهی شهادت خواهر کوچکش به دست صهیونیستها، اسارت پدر، و دیدن اشکها و دلتنگیهای مادر در غم از دست دادن کودکش، به سختی روح حساس او را میآزارد. یاسر احساس میکند غم وی را فقط دوستش، احمد، درک میکند که دو برادرش شهید شدهاند. این حس آن دو را به یکدیگر نزدیکتر میکند. روزی یاسر به سراغ احمد میرود تا با وی بازی کند. اما متوجه میشود که عدهای از سربازان صهیونیست در منطقهای توپ احمد را از وی گرفته و زمانی که با مقاومت او روبهرو میشوند، پسر بیدفاع را از پا درمیآورند. این اتفاق به سختی یاسر را تحت تاثیر قرار میدهد تا آنجا که در توپی مواد منفجره جاسازی کرده و در منطقهی شهادت دوستش آن را میان سربازان اسراییلی انداخته و خود نیز به شهادت میرسد. مصطفی رحماندوست داستانی را دربارهی "یاسر"، پسر فلسطینی، شروع کرده و تا نیمه پیش رفته و ادامه و پایان داستان را به مسابقه گذاشته است. کتاب حاضر مشتمل بر پنج داستان برگزیدهی این مسابقه با عنوان همهچی درست میشه؛ دخترکی که همیشه ساکت بود؛ آن سرباز آلمانی؛ سنگ و نقاشی، و وقت گل نی است.