رویدادهای مدرسه

پناهگاه امن من...


خلاصه :

صحیفه فاطمیه _ دعای چهارم

🔸پدرش سال ها قبل در جبهه ها مجروح شده بود و حالا گرفتار این ویروس منحوس و بستری در بیمارستان   .
💌دخترک آرام و قرار نداشت. مدام به سلامتی پدرش فکر می کرد. دوست داشت کنارش باشد، لااقل بغلش کند، ببوسد صورت نورانی آن مرد خدا را... اما... مگر این ویروس اجازه می داد؟ طبق عادت ناآرامی هایش، کتاب صحیفه ی مادر را باز کرد: دعای مورد علاقه اش را آورد، دعای حریق را...
☘☘«پناه می برم و پناه می جویم از شر هر آسیب رسانی و آنکه از او می ترسم و هراسناکم و از شر هرآنچه که پروردگارم از آن بهتر است و از شر فاسقان عرب و عجم و از شر جن و انس فاسق، و شیاطین و پادشاهان و ابلیس و سربازان و دوستان و پیروانش، و از شر آنچه در نور و ظلمت است، و از شر آنچه حمله ور شده یا هجوم آورد. و از شر هر هم و غم و آفت و پشیمانی و هرچه به رنج اندازد و از شر مصیبت و بیماری و از شر هرچه که در شب و روز اتفاق می افتد...»☘☘
🌿دخترک پناه همیشگی اش را محکم در آغوش گرفته بود و یقین داشت این پناهگاه نمی گذارد هیچ شری به او و پدرش برسد...

برای درج دیدگاه باید ابتدا به عنوان کاربر به سایت وارد شده باشید.

دختران